3/05/2013

راهی بزن که آهی ...

یک سریال می بینم شبها. از این سریالهای سبک و سرخوش و دبیرستانی است. خوبی اش این است که لازم ندارد خیلی برای داستانش فکر کنم و خیلی هم نباید باهاش بخندم یا گریه کنم یا به دیالوگها دقت کنم. خوبی بزرگترش این است که موزیکال است و همه تویش می رقصند و آواز می خوانند و خوشگلند.آدمهایش هر روز آواز می خوانند.  توی وقتهای غمگینشان آواز می خوانند. وقت وداع، وقت شکست، وقت دلدادگی. توی شادیشان آواز می خوانند. وقت قبولی، وقت موفقیت، وقت پیشنهاد دوستی و پذیرفته شدن. آوازهای قدیمی، آوازهای جدید، بسته به موقعیت از هر تم موسیقیایی ممکن...
چند روز است که فکر می کنم چه خوب بود ما آدمهای بیرون تلویزیون ها و مونیتورها، این عرف را داشتیم که روزمره و عادی، توی دنیای واقعی آواز بخوانیم برای هم. جایگزینی برای  حرف زدنها.  بیشتر اثر داشت. خیلی زیباتر از حرف زدنهای بی سر و ته بود. آنجوری راحت تر می شد حرفهای نگفتنی را گفت. به شکل جالب تر و خاص تر و خلاصه تری.  اصلا می شد زیر لب با یک ملودی خالی زمزمه کنی که چقدر دلت سوخته یا به درد آمده یا دارد از شوق تند می تپد. یک خط شعر میخواندی وقت عذرخواهی. یک آواز می خواندی توی راه که برسی سر کار. یک آواز کوچک برای یک جشن خودمانی.به جای هدیه، رقصت را تقدیم می کردی. به جای نصیحت کردن و پند دادن، یک ترانه مرتبط با منظورت میخواندی. یک آواز می خواندی برای تسکین کسی که عزیزش را از دست داده. یک آواز برای همدلی با دلی که تنگ کسی است...یک آواز برای حال دل خودت. هر روز...
حتی فکر کرده ام که خودم آیا می توانستم چه آوازهایی بخوانم، برای کی بخوانم ، از کی بخوانم ...

2 comments:

Me said...

اسم ِ سریال چیه؟
:)

سمیرا

S* said...

glee :)