3/15/2013

گودر و همان هیچ

بعد از این نوشته، که حرفی باقی نیست به جز اینکه حسم مثل حس کسی است که مدتهاست از کاشانه رنگی اش دل کنده، بعدش چمدان به دست و متقاعد می خواهد که برود و کمد لباسهایش و گلدانهایش و جای جورابهای پشمی زمستانی اش و میز خوراکی هایش و آلبوم عکسهایش و دفتر خاطرات آدمهایش را یک جای دیگری بچیند به هر شکلی از نو. یا همه را روی هم تلنبار کند شاید به یک فرصت فراغتی. لابد در تابستان یا چه می دانم آخر پاییز. ولی از در که بیرون می رود، فقط جلوی پایش یک "خالی" است و دیگر هیچ

No comments: