6/21/2009

!! hush

ورقه ها را از توی پاکت می آورم بیرون . لیست اسامی را هم . تلویزیون را روشن می کنم که ملال تصحیح اوراق کمی کمتر توی چشم بزند . توی قاب تصویر ، دخترکی هست با یک پلاکارد که رویش نوشته " مگر ما چه می خواستیم غیر از آزادی ؟ " . نمای بعدی جوانکی است که مثل جوجه بی پناهی مقابل حمله کلاغها ،خودش را در جمع کرده کنج دیوار و چند نفر می زنندش . به سر و صورتش ، به پاهایش ، به شانه هایش . دخترک ، دوباره می پرسد " مگر ما چه می خواستیم غیر از آزادی ؟ " . نمای بعدی را ندیدم . با ورقه های روی زانو ، همانجا نشستم و گریستم